آخرین مطالب
امکانات وب
شبیه آینه ، امااسیرانکارمکه دست ازعشق توآخرچگونه بردارمبه بندسایه فتادم؛غریبه باخورشیدچوماه،محوتو،درانتظاردیدارمهزارسال گذشت وپی تو می گردمکه لحظه ای،نفسی دیده بتوبسپارمچوریشه های درختی که دردل خاکنددودست خودبه دودستت دوباره بگذارمبه دوردست غروبی،هماره خشکیدهچوماه خیره به شب این نگاه غمبارمنشانی ازتونجستم،توگم شدی درمنمیان خویشتن وتو شبیه دیوارماگرچه آینه ام درنگاه خود ، امابه چشم تودل سنگی اسیرزنگارمنبود جرات ابرازوبازبان دلمدوباره زمزمه کردم که دوستت دارماکبرعسکری - شوشتر گنجینه بختیاری(اشعاراکبرعسکری)...
سلام برهمه عزیزان...من یک بختیاری هستم ازشاخه هفتلنگ وازایل بزرگ بهداروندوطایفه بلیوند...وبه آن افتخارمیکنم میخواهی بدانی به کدام اصل و نسب افتخار می کنیم؟ ما فرزندان راستین ایرانیم؛ از نسل کورش، از نسل آریوبرزن، از نسل سردار اسعد، از نسل سردار زنان ایران بی بی مریم، از نسل علی مردان خان شهید راه آزادیخواهی،ازنسل اسدشیرکش و از نسل بهنام محمدی ۱۳ ساله کوچک ترین سردار ۸ سال دفاع مقدس.میدانی بختیاری چه وقتی بختیاری شد؟ بختیاری وقتی بختیاری شد که راه بر اسکندر بست، وقتی بختیاری شد که در مقابل دلقک قادسیه سرداری را به تازیان معرفی کرد که فقط ۱۳ سال داشت، وقتی بختیاری شد که راه بر مغول بست، وقتی بخ گنجینه بختیاری(اشعاراکبرعسکری)...ما را در سایت گنجینه بختیاری(اشعاراکبرعسکری) دنبال می کنید
برچسب : ایخوی, نویسنده : csousanaabad939 بازدید : 140 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 0:14
زایلی خوم بگوم دربختیاریعقابون دیار آسماریبگوم زپاکی ایل وتبارسزمردان بزرگ واسب سوارساخوم گوم زولات پاک شیرونولات سردیارون ودلیرونکه کوهاس باپلنگون درستیزهبیابونهاودشتس شیرخیزهولات مردم شیربهداروندکه اوصافس خداتش به دلوم وندولاتی که پرازشیرون نربیوچوغاودبیتسون هی به وربیخدادونا که ایل بختیارینداره کینه ونیرنگ کاریخدادونا بهداروندپاکه ذاتسبهشت لایزال بیده ولاتسبهداروندغیرت رستم به لاشسبمردی همچوکورش بی قماشسبهداروندوارث پیایی چوآرشزنه پیوندخینس باسیاوشبهداروندچونریمان گرزبه دستهکه نومس پشت دشمن راشکستهبهداروندبی نژادس آریاییکه داره مردمون بی ریاییبهداروندسایه بون ای دیارهبهداروندمهروون وسردی گنجینه بختیاری(اشعاراکبرعسکری)...
ایمادی خسته ایم باور سی نیکنی؟!!پی دلشکسته ایم باورسی نیکنی؟!!وا قلب پر ز درد ، من روزهای سردمن خود شکسته ایم باور سی نیکنی؟!!دردتوخنجریست من قلب کل ایلز پا دی وسته ایم باور سی نیکنی؟!!ایل نیمه جون منی ، مشک دم ملارز هم گسسته ایم باور سی نیکنی؟!!نازنین وری زجا ؛ سی دیدنت ستیندلتنگ و خسته ایم باور سی نیکنی؟!!بی دونگ اسوسیم و ، ز هجر تو منیز کوه ورسته ایم باور سی نیکنی؟!!دنیادی وابی تهل بیوتاکنیم ادانذری که بسته ایم باورسی نیکنی؟!!دلتنگت ابویم حرسا ایان به زیرمن غم نشسته ایم باورسی نیکنی؟!!ای عشق وری بپا، ایل ایکنه دعاسیچه خداتو سیل ، بما دی نیکنی؟!!روزی که یای ز در ، ای مهروون ایلایلی خجسته ایم گنجینه بختیاری(اشعاراکبرعسکری)...
تقدیم به خدای بی ادعای زندگیم پدرعزیزم
همه دار و ندار مو بوومه
مه شوگار تار مو بوومه
به ئی دنیا نشونی ز وفا نی
فقط یار وفادار مو بوومه
اکبرعسکری
گنجینه بختیاری(اشعاراکبرعسکری)...سال که به اسفند می رسد دود میشوداز حسرت کودکان پابرهنهیا دختران انتظارسال به عید می رسد تحویل نمیشودمی گریزد از تمام وعده های روزهای خوشسال شرمگین استپدر شرمگین استمادر شرمگین استکودککودککودکآهی از نهاد فقر می کشدعید ها بعضی از پدرها میمیرندعیدها بعضی از مادران میمیرندعیدها بعضی از کودکان میمیرندسال با اسفند دود میشودو خاکسترش بر عید می پاشدسیزده روز عذاب کمی نیستو هنوز کودک فردا
بی صبرانه حبس آرزوهایش را انتظار میکشدکاش یک سال فقط یک سال عید نیایدبه حرمت پدر های درمانده
اکبرعسکری-شوشتر گنجینه بختیاری(اشعاراکبرعسکری)...
ما را در سایت گنجینه بختیاری(اشعاراکبرعسکری) دنبال می کنید
برچسب : نوروزشرمگین, نویسنده : csousanaabad939 بازدید : 118 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 0:14
چیزی نمانده تا ریزش بهمنی ام
از ارتفاع کوهی که غرورم را بر شانه هایش....
در مسیر فرودی که ترسم را در لرزشهایش.....
در تکرار احساسی که عشقم را در دستهایش....
چقدر
تکرار
تکرار
تکرار
من خسته ام
و دارم به سقوطی فکر میکنم
که مرا
در آغوش تو دفن خواهد کرد
اکبرعسکری
گنجینه بختیاری(اشعاراکبرعسکری)...در حریر ِ سینه ات آیا به من جا می دهی؟!پایه هستی در شبی آیا به من پا می دهی؟!خاطر ِ من جمع باشد بابت آغوش ِ تو ؟!یا کماکان وعده امروز و فردا می دهی ؟!با تو تنها می شود از زندگی سرشار شددر همین شبها تو آیا قول آن را می دهی؟!کم تامل کن بیا تصمیم گیری راحت استفرصتی دیگر به من بهر تماشا میدهی ؟عاشق بی خانمان را یک سر و سامان بدهگوشه آغوش ِ خود آیا به من جا می دهی؟!
اکبرعسکری گنجینه بختیاری(اشعاراکبرعسکری)...
ما را در سایت گنجینه بختیاری(اشعاراکبرعسکری) دنبال می کنید
برچسب : آغوش, نویسنده : csousanaabad939 بازدید : 118 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 0:14
سال‌ها میهن من تشنه باران ماندهبغض‌ها بر دل من بر دل ایران ماندهبک نفر می‌رسد از راه که خود باران است
همتی کن اگرت جرأت طوفان ماندههاشمی نیست اگر، حُسن حَسن را داریمآن بهاری است که در پشت زمستان ماندهسر به تیغیم ولی تن به تباهی ندهیماین همانی است که از پیر جماران ماندهباز تکرار نکن سید خردادی مااز تو صد خاطره در ذهن بهاران ماندهما عقب گرد نداریم وخروشان چون رودتابه دریا برسیم راه فراوان ماندهدست در دست بیا فرصت آبادانی استبی من و توست که این خانه پریشان ماندهگرچه از یزد به کرمان، همه را رد کردندراد مردی است که از سرخه سمنان ماندهبک نفر می‌رسد از راه که خود باران است
همتی کن اگرت جرأت طوفان مان گنجینه بختیاری(اشعاراکبرعسکری)...
ما را در سایت گنجینه بختیاری(اشعاراکبرعسکری) دنبال می کنید
برچسب : نفرمیرسدازرا, نویسنده : csousanaabad939 بازدید : 121 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 0:14
داعش نکنه پاته بنی سمت بهونومتو خو نونی مو لرم پنج تیر پرونمداعش نکنه پاته بنی سی وره مالومداعش نکنه دس بکنی سی منه چالومداعش بخدا ایزنمت و گرز ارزنداعش زنل ایچو همشون مثل یه مردنداعش مو ز نسل اريوبرزنمداعش نکنه سرته بیاری و دیاریداعش کرو زن مسلح دهسه تفنگیمداعش بچه دشت و بیابون و پلنگیمداعش تو خو نونی مو لرم لر بزرگوممو به وقتش و تو ایگوم که مو گرگومنکنه گولت بزنه یه وقتی شیطونشوو روز نیخوسوم ایام وپیتون گنجینه بختیاری(اشعاراکبرعسکری)...
ما را در سایت گنجینه بختیاری(اشعاراکبرعسکری) دنبال می کنید
برچسب : اینجاایرانه, نویسنده : csousanaabad939 بازدید : 112 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 0:14